... عشق


دوباره دست به قلم می برم‌‌ . شاید این دست به قلم بردن های تکراری است
که تاب رفتن را از من میگیرد و مرا اینجا با تو نگه می دارد.
دلیل ماندنم را نمی دانم ولی دلیل ماندن تو عشق است . تو عاشق شدی ؛
اما من ؟ تو هر روز عاشق تر می شوی ؛ اما من ؟ تو می دانی خورشید کی طلوع میکند و
چه زمانی باران میبارد ؛ اما من ؟
هیچ چیز را نمی دانم حتی دلیل ماندنم را در کنارت . ای کاش من هم میتوانستم مانند تو
عاشق باشم...