دلتنگی

دلتنگی

 

مینویسم با چشمانی پر از اشک ، اشک هایی از جنس غربت ، مینویسم تا هرگز

به کسی که چشم هایش از جنس بی وفایی و قلبش از جنس سنگ است

دل نبندد.

به پروانه ها می گویم هر سال بهار ، سراغ تو را از خورشید بگیرند و

به باد خواهم گفت تا بوی پیراهن تو را بیاورد و به گل می گویم تا هم صحبتی

با گل را فراموش نکند . شاید این شمع گمشده ای دارد و شاید سوختنش

در انتظار پروانه ای است که وقتی بیاید ، شمع ها دیگر نخواهند سوخت...