وای که چقدر سخته
بالاخره یکیمون بایست کوتاه میامد ...
ولی من نبودم .
الان داشتیم با هم حرف میزدیم
اون کنار اومد.
راستش کاره خیلی بزرگی داره میکنه
الان هم جوابم رو نمیده ... داره با دوستاش خداحافظی میکنه ...
به خاطر من ...
به خاطر من ...
به خاطر من

برای اینکه بهم ثابت کنه که دوستم داره 
بهش گفتم اگه نمیتوی نکن این کارو
...
جوابم رو نمیده
داره خداحافظی میکنه
میترسم نتونه دووم بیاره ...
خداحافظی کردنشم با گریست
همینه که میگم ممکنه نتونه ...
نمیدونم ... کاره خودشو کرد بالاخره .

هه ...  امشبمون هم اینجوری گذشت
از دوستانی هم که نظر دادن ممنونم
نمیدونم چیکار باید بکنم
با مادرم مشورت کردم ... اونم نتونست درست راهنماییم کنه
البته به نظر خودش درست میگه ولی از عهده من خارجه
خوشحال میشم راهنماییم کنین
...
نظرات 9 + ارسال نظر
آبجی مهسا سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:52 ق.ظ

به نظر من تنها کار که می تونی بکنی اینه که یکی بزنی تو سره خودت یکی هم بو سره اوووووووون دوستت که هی منو اذیت میکنه.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:03 ق.ظ

اگه تو و او راستی راستی به هم تعلق داشته باشین خداحافظی دوام نمیاره. صبور باش و بگذار همه چیز جلو بره. سخت نگیر و کمی مهلت بده و آزاد بگذار که زمان کار خودش رو بکنه.

طه سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:12 ق.ظ http://infinity.blogsky.com

اونقدی که روابط رفاقتای شماها پیچیدست،مافیا برا پول روابطشون پیچیده نبود!!!!چی نوشتی؟؟؟

۶۲۲ سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:57 ق.ظ http://413.blogsky.com/

سلام
دومین باری بود که من وبلاگ شما رو خوندم . به خدا درکت می کنم عشق بد دردیه . دقیقا نمی دونم مشکلت چیه دوست دارم کمکت کنم.
اگه دوست داشتی برام پی ام بزار

سهیل سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:21 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام من که گیج شدم هر کاری خودت مایلی بکن ولی بدون ما پشتت هستیم ..دعوا شد من باتو می یام ..ولی یواشکی در میرم :)

امیر سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 03:33 ب.ظ http://patogh.blogsky.com

ای بابا من چی بگم . من یکی رو می خوام که من رو راهنمایی کنه . من هم چیزی نمی گم چون ممکنه راهنماییم بدتر کارها رو خراب کنه . امیدوارم موفق باشی

دختر کوچولو سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:26 ب.ظ http://talkho-shirin.blogsky.com

امیدوارم مشکلتون حل بشه..........

پریا چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 03:00 ب.ظ http://padme.blogsky.com

چون اصلا نفهمیدم ماجرا چیه نظری در این مورد نمیدم...
ولی در مورد مطلب قبلت ...
میدونی بهت پیشنهاد میدم عاشق نباشی...چون وقتی عاشقی کوری ...چیزی رو جز خودت نمیتونی ببینی...
اما وقتی کسی رو دوست داری...
براش شرط نمیذاری...نمیگی یا من یا دینت...وقتی دوسش داری میگی هر جور تو میخوای...هر جور تو راحتی...
دین اون حرف خدای اونه و خدای اون خدای تو و خدای تو خالق تو اگه حرف خالقه تو رو زمین بندازه چه جوری باید حرف مخلوقشو قبول کنه؟
نمیدونم اصلا منظورمو فهمیدی یا نه موفق باشی...
در مورد لینکم...لینکتو در اولین فرصت میذارم...

مهرانا شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:55 ق.ظ http://mehrana1382.blogsky.com

سلام خوبی؟
گذشت کار خیلی مهمیه اونم برای دیگران . سعی کن تو هم با گذشت این کارشو جبران کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد