... عشق


دوباره دست به قلم می برم‌‌ . شاید این دست به قلم بردن های تکراری است
که تاب رفتن را از من میگیرد و مرا اینجا با تو نگه می دارد.
دلیل ماندنم را نمی دانم ولی دلیل ماندن تو عشق است . تو عاشق شدی ؛
اما من ؟ تو هر روز عاشق تر می شوی ؛ اما من ؟ تو می دانی خورشید کی طلوع میکند و
چه زمانی باران میبارد ؛ اما من ؟
هیچ چیز را نمی دانم حتی دلیل ماندنم را در کنارت . ای کاش من هم میتوانستم مانند تو
عاشق باشم...

نظرات 3 + ارسال نظر
گمنــــــــام مــــــــــــــرد پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:32 ق.ظ http://sogand-ke.blogsky.com

سلام دوست خوب من...ممنون از همراهی گرم و حضور سبز شما.......نوشته هات فوقلاده هست..نمیخوام اقراق کرده باشم یا حرف الکی زده باشم کوتاه و فوقلاده مینوی...اما من؟......موفق باشی...راستی لوگو شما رو طی امروز و فردا میزام ممنون میشم شما هم لوگو من رو بزارید....به امید حق

انسان مه الود پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:50 ق.ظ http://ensan.blogsky.com

خوب عاشق شدن دست خود آدم نیست ولی می تونی تمرین کنی که به دیگران مهر بورزی. ان وقت عاشق شدن هم ساده میشه.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:12 ب.ظ http://irantv.blogsky.com

پیروز باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد